-
فریدریش نیچه
شنبه 21 دیماه سال 1387 00:28
فریدریش نیچه در تاریخ تفکر جهان بی تردید از هر منظری که به شناخت و بررسی اندیشه و حیات متفکرین پرداخته شود نیچه اندیشمندی بی بدیل و استثنایی جلوه خواهد کرد [۱] فردریش ویلهلم نیچه (F.W.Nietzsche) (زادهٔ ۱۵ اکتبر ۱۸۴۴ میلادی - درگذشتهٔ ۲۵ اوت ۱۹۰۰ میلادی). فیلسوف بزرگ و مشهور آلمانی که از مشهورترین عقاید وی نقد فرهنگ،...
-
زندان
شنبه 18 خردادماه سال 1387 16:59
به سحر نزدیک بودم ، که از بی خوابی سر گذاشتم به کوچه های تاریک تا هوایی به سرم بخوره و بلکه این فکر سیاه باز بشه ! هنوز همه جا تاریک بود ، اینقدر که چشم چشم رو نمی دید ، به زحمت با نور مبایلم جلوم رو روشن می کردم تا یه وقت درخت ها اشتباهی منو بجای سایه های شب له نکنن ... حدود دو سه تا کوچه پس کوچه رو رد کرده بودم که...
-
حرکت کاروان اسلام به سمت فرنگ !!ا
پنجشنبه 15 فروردینماه سال 1387 03:13
این بخشی از نوشته های صادق هدایته از کتاب کاروان اسلام . کتاب کاروان اسلام در حقیقت سه نامه از خبرنگار مجله ی المنجناب که همراه کاروان بعثه الاسلامیه بوده و گزارش روزانه ی آن را می نوشته به دست آمده . که از عربی ترجمه می شود « آخر مذهب؟ آخر اسلام؟ » « مذهبِ چی؟ مگر به جز چاپیدن و آدمکشی است؟ همه قوانین آن برای یک وجب...
-
حسین پناهی
سهشنبه 13 فروردینماه سال 1387 01:31
شناسنامه من حسینم پناهی ام من حسینم , پناهی ام خودمو می بینم خودمو می شنفم تا هستم جهان ارثیه بابامه. سلاماش و همه عشقاش و همه درداش , تنهائیاش وقتی هم نبودم مال شما. اگه دوست داری با من ببین , یا بذار باهات ببینم با من بگو یا بذار باهات بگم سلامامونو , عشقامونو , دردامونو , تنهائیامونو ها؟! سرگذشت کسی که هیچ کس نبود...
-
جویندگان صحرا
یکشنبه 11 فروردینماه سال 1387 18:16
جویندگان صحرا ساعت 2.30 شب بود . گنجشک کوچکی با سری سپید و بدنی سیاه روی آخرین شاخه از درخت پیری در جنگل نشسته بود و به جلو نگاه میکرد . هر چند که جنگل اونقدر تاریک بود که چشم چشم رو نمی دید ، ولی گنجشک به جلوی خودش ، به راهی که مهتاب روشن کرده بود خیره بود . در ختان بلند و وحشی به نظر می رسیدند . شاخه هایه تیز و...
-
گرگ سپید
یکشنبه 11 فروردینماه سال 1387 18:14
گرگ سپید بیشه ها سبز بودند و گنم زار ها زرد و باد گرم تابستانی به گندم زار همچون دریاییزرد موج می داد . در این میان ، در این سبز و زرد زیبا لکه ی سپیدی همچون برف علف های سبز را لگد مال میکرد ، انگار که پادشاه بیشه قدم برمیدارد .ا گرگی سپید همچون برف ، آنقدر سپید که اگر در کوهستانی سپید پوش فدم برمی داشت ، تنها چشمان...
-
رندی گیج
شنبه 8 دیماه سال 1386 21:28
Eevery day with Randy Gage از این به بعد هر روز قسمتی از سخنان تاثیر گذار رندی گیج را با هم میخوانیم :. رندی گیج دیروز که بود ؟؟ یک ظرفشور ساده ؟!! یک مدیر رستوران ؟!! یک ورشکسته !! یک بدهکار تمام عیار !! رندی گیج امروز کیست ؟؟!! ... آیا اگر او تغییری شگرف در زنگی خود ایجاد کرده ما از این کار عاجزیم . نتورکینگ برای او...
-
کتاب خونه
سهشنبه 4 دیماه سال 1386 18:58
دوست داشتی یه دست نداشتی و لی کتاب خونت این جوری بود ؟ ؟ ؟
-
دلتنگی سیاه من
یکشنبه 4 شهریورماه سال 1386 14:33
دلتنگی سیاه من در زندگی زخم هایی است که روح آدم را مثل خوره می خورد و آرام تو را در انزوا فرو می برد و آنگاه منتظر نابودی نسل بشر میشوی و در آسمان سه قطره خون را میبینی که به سوی زمین می چکد . و تو نابودی نسل بشر را می بینی که همچون عشق من در حال نابودیست . پس شیاطین در مسیر فرشته ها میرقصند و میخندند و فرشته ها همچون...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 3 خردادماه سال 1386 11:14
یعنی کسی باورش میشه ... من یه روز اینو سوار بشم ؟؟؟
-
فلسفه ی نیچه
دوشنبه 10 اردیبهشتماه سال 1386 13:52
نیچه میگه که انسان های آزادی خواه دو دسته اند ... ۱. بردگان ... ۲. آزادگان ... .... تفاوت بردگان با آزادی خواه ها در چیست ؟؟؟ بردگان همیشه صبر پیشه میکنند و درد و رنج را همیشه تحمل میکنند ... و برای آزادی هیچ گاه تلاش نمیکنند ... همیشه صبر و همیشه گزر زمان ...... این جمله رو هم هی تکرار میکنند ---> ببینیم خدا چی...
-
بیست فرمان
یکشنبه 20 اسفندماه سال 1385 14:54
بیست فرمان ۱ . بالا رفتن از صخره خطر دارد .. پریدن از صخره نیز خطر دارد ... ولی همانجا ماندن بسیار بیشتر خطر دارد !!! ۲. بیشتر از هر چیز اطاعت ایمان ما رو قوی می کند !!! ۳. بحران های بزرگ رو مردان بزرگ به وجود می آورند !!! ۴. ناپلئون : رنج بردن بیشتر از مردن جرات می خواهد !!! ۵. صبر و امید دو عامل از مهمترین عوامل...
-
برنامه و اپیدن
جمعه 11 اسفندماه سال 1385 18:27
برنامه ی من برای وبلاگم برنامه گزاشتم ... فقط همفته ای یک بار اون هم شنبه ها آپ میشم !!! تریپ هفته نامه ای !!! راستی برای نظر دادن کم لطفی نکنیدا ... به یاد علیاکبر دهخدا(دخو) کاریکاتور:حسین صافی هفتم اسفند سالروز درگذشت علامه علیاکبر دهخداست. به همین بهانه متن زیر را از شماره 160 ماهنامه گلآقا انتخاب کردیم....
-
فتوکاتور سینمایی
پنجشنبه 10 اسفندماه سال 1385 12:21
فتوکاتور سینمایی
-
میفهمی چرا نفرت دارم ؟؟؟
دوشنبه 7 اسفندماه سال 1385 10:38
من اون خدای یکتا که هستی و کائنات رو آفرید دوست دارم و لی از این خدایی ژکه شما ملت می پرستین نفرت دارم ... خدایی که انسانها رو به فقر ... و کودکان رو به گدایی ... خدایی که زنان رو به بردگی ... و دختران رو به خود فروشی ... و خدایی ژکه مردان رو به بردگی محژکوم میکنه !!!! اگه این گناه منه ؟؟؟ پس بزار نابخشوده باقی بمونم...
-
افتخار و نکبت هستی
یکشنبه 6 اسفندماه سال 1385 13:44
افتخار و نکبت هستی مدتیست که کتابهای تاریخ ایران را گذاشتهام جلویم و یکی یکی ، جلد به جلد ، فصل به فصل ، صفحه به صفحه میخوانم . از آغاز تا امروز . حول و حوش مشروطهام ، هنوز صدسالش مانده .... نتیجهای که تا این لحظه گرفتهام : این کشور هیولای عجیبیست ، بدی ، شکنجه ، درد ، فقر ، تجاوز ، کینه ، ریا ، چاپلوسی و...
-
در درون خود چه چیز را می جویی ؟؟؟
جمعه 4 اسفندماه سال 1385 15:10
در درون خود چه چیز را می جویی ؟؟؟ در درون خود به دنبال چه هستی ؟؟؟ چه چیز را میجویی ؟؟؟ از چه چیز فرار می کنی ؟؟؟ دردت از چیست ؟؟؟ مرگت کجاست ؟؟؟ تو کیستی ؟؟؟ زندگیت در چیست ؟؟؟ به دنبال عشق و خدا میگردی ؟؟؟ - نیست !!!!!!!!!!! وجودت از اهریمنان لب ریز است ... و صدایت از نفرت ... روزی دردت را میابی و آن روز جهان را باز...
-
نا بخشوده
پنجشنبه 3 اسفندماه سال 1385 14:29
نا بخشوده در کنار من دراز بکش و بگو آنها چه کرده اند حرفهایی بزن که دوست دارم بشنوم تا شیاطینم را فراری دهم اکنون قفل بر در زده اند اما اگر صداقت داشته باشی برایت گشوده می شود اگر می توانی بفهم مرا تا اینکه من بتوانم درک کنم تو را در کنار من دراز بکش در زیر آسمان سحر انگیز سیاهی روز .تاریکی شب .ما در این نقیصه شریکیم...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 2 اسفندماه سال 1385 15:27
رقص شیاطین و ان گاه که شیاطین در مسیر فرشتگان می رقسند... از خود می پرسیم کجایند آنان که به ما درس دین و خدا می دادند ... و کجایند آنان که ما را به راه راستی هدایت می کردند .... و کجایند آنان که از رسوایی شیاطین می گفتند ... پس سکوت اختیار میکنی ... و در دل اهریمن را می پرستی ... زیرا اوست که همیشه راست میگوید ...
-
دیگه نمیدونم
دوشنبه 23 بهمنماه سال 1385 17:40
دیگه نمیدونم واقها نمی دونم دارم چی کار می کنم ... دارم دیوونه میشم ... از ننه صغری ترکم کرده . دیگه حوصله هیچ کاری رو ندارم ... حتی خندیدن ... حتی گریه کردن ... روزا و شبا از جلوی چشام میان و می رن ... اما من هر روز داغون تر از دیروز ... کم کم دارم به یه معتاد آشغال تبدیل میشم ... هرچی که بتونه دردم و کم کنه...
-
sad but true
شنبه 23 دیماه سال 1385 14:45
من برگشتم !!! ها ها ها !!! غمناک اما درست !!! هو وو هو وو
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 2 دیماه سال 1385 12:38
سلام به همه دوستان عزیز. به علت یه سری مسائل شخصی، بنده(ننه صغری) این وبلاگ را ترک کرده و با یه وبلاگ دیگه در خدمتتون هستم. اینم آدرس جدیدم.http://khodemonima.blogfa.com/
-
خبر جدید
شنبه 22 مهرماه سال 1385 14:21
الهام : تحریم ما را آب دیده تر میکند .( اعتماد ملی ) بیا یک ذره هم فکر جهان باش و یک مقدار فرزند زمان باش که دیگر خسته ایم از آب دیدن سر سفره کمی هم فکر نان باش !!! ------------------------*****---------------------- یک شرکت خصوصی اعلام کرد به عروس و داماد ها برای شب عروسی هلیکوپتر کرایه می دهد .( جام جم ) نه با یک...
-
و فرمودند
سهشنبه 4 مهرماه سال 1385 22:41
و فرمودند : و فرمودند: ( ما می خواستیم سرکه تهیه کنیم ، می به دست آمد . این گفته از رهبر معظم ، مقدم مبرهن، گوگولی انقلاب است که پشیمانی او را از نهضت مشروطه نشان میدهد . گرچه مشروطه قدمی به جلو بود و حکومت بدون مجلس و تشکیلات دولتی را که شاه در آن همه کاره بود را به یک حکومت دارای مجلس و تشکیلات مشورتی و دولتی مبدل...